خب سلام عشق فیلم! رسیدیم به فیلم "تخم مرغ شانسی" یا همون "Scrambled" خودمون. راستش اسم فیلم یه جورایی خلاصه کل ماجراست، چون قصه از این قراره که یه دختر سی و چند ساله به اسم نلی، یهو به خودش میاد می‌بینه همه دوستاش دارن تند تند عروسی و بچه دار میشن و اون انگار جا مونده. بعد دکتر میره و میفهمه ذخیره تخمک هاش داره تموم میشه، مثل اینکه تخم مرغای توی یخچال داره آخری هاش میشه و باید یه فکری به حالشون بکنه! حالا این وسط نلی که انگار هنوز مطمئن نیست اصلا بچه میخواد یا نه، تصمیم میگیره تخمک هاشو فریز کنه. فکر کن، یه جورایی مثل نگه داشتن تخم مرغ شانسی‌ها برای یه روز مبادا! ولی خب این کار خیلی هم ارزون نیست و نلی باید ۱۴ هزار دلار جور کنه. اینجاست که ماجراهای بامزه شروع میشه، از تلاش های خنده‌دارش برای پول جمع کردن بگیر تا قرارهای ملاقات با دوست پسرهای قبلی که ببینه کدومشون هنوز به درد بخورن! البته این قرارها بیشتر باعث میشه نلی به انتخاب های قبلیش بخنده و مطمئن بشه چرا باهاشون بهم زده! یه جا هم خیلی دلم براش سوخت، میفهمه دوست پسر سابقش که هنوزم یه حسایی بهش داره، داره بچه دار میشه و می‌ره دزدکی از پنجره خونشون نگاهشون میکنه! خیلی صحنه یهویی و واقعی بود، یه جورایی انگار همه ما یه وقتایی توی این موقعیت گیر کردیم. در کل فیلم "Scrambled" یه کمدی درام رو راست و خودمونیه راجع به تصمیم های مهم زندگی، مخصوصا برای خانوم ها. لیا مک‌کندریک که هم نویسنده و کارگردان و هم بازیگر نقش اصلیه، خیلی خوب از پسش براومده. بازیگرای دیگه هم مثل ایگو نوودیم و اندرو سانتینو باحال بودن. البته بعضی منتقدها میگن فیلم یه جاهایی توی احساسات زیادی غرق میشه و کمدیش یه کم سطحی میشه، ولی به نظر من فیلم خیلی صادقانه و با زبون شیرین داره راجع به یه موضوع مهم حرف میزنه که خیلی ها ممکنه باهاش همذات پنداری کنن. یه نکته جالب دیگه هم اینکه فیلم انگار خیلی شخصیه، چون خود لیا مک‌کندریک هم تجربه فریز کردن تخمک رو داشته و انگار این فیلم رو از دل تجربه خودش بیرون آورده. به خاطر همینه که انقدر واقعی و صمیمی از آب درومده. اگه دنبال یه فیلم سبک و بامزه میگردی که یه کم هم به فکر ببرتت، "Scrambled" انتخاب خوبیه. فقط شاید تهش یه کم هوس نیمرو هم بکنی! 😉